نقدی بر رفتارهای مغرضانه آیت الله جنتی >
 
بزرگترین سایت تفریحی
 
 

کارلوس کروش را همه ایرانیان ، حتی خیلی از هم وطن هایم که اصلاً اهل فوتبال نیستند هم میشناسند.مربی و سرمربی سابق منچستر یونایتد ، رئال مادرید و  تیم ملی پرتغال که حالا دوسالی هست که هدایت تیم ملی فوتبال کشورمان را در اختیار گرفته.
یک کار کروش در فوتبال ملی که مورد تایید خیلی از فوتبال دوستان قرار گرفت ، استعدادیابی از میان فوتبالیست های دورگه با کیفیت در اروپا بود . ورود اشکان دژاگه، رضا قوچان نژاد و دانیال داوری را می توان نقطه عطفی برای شروع این مهم دانست.
یادداشت امروز من نه در ارتباط با این موضوع بلکه باتوجه به خطبه های آقای جنتی در نمازجمعه این هفته ،الگو برداری از این حرکت فوتبالی در استفاده از مدیران قابل برای اداره کشور حتی در سطح کلان می باشد.
ایشان در خطبه های نمازجمعه تهران فرمودند : “ما با دید حداقلی پرونده و سوابق کاندیداهای ریاست جمهوری را بررسی کرده ایم و اگر حداکثری می دیدیم کسی احراز صلاحیت نمی شد و باید سفارش می دادیم برایمان انسان بسازند و”…
شاید نشانه هایی از کهولت سن در ایشان بوجود آمده که دیدشان نسبت به سوابق رئیس تشخیص مصلحت نظام یا دبیر شورای امنیت ملی که مستقیماً توسط مقام معظم رهبری انتخاب می شوند یا مشاور عالی معظم له و … حداقلیست.
بنده ضمن احترام برای دبیر محترم شورای نگهبان، نظری خلاف گفته ایشان را دارم و معتقدم در این دور از انتخابات ،وزن نخبگی کاندیداها بالاتر از اغلب دوره های گذشته است و دلیل آن شرایط پیش آمده داخلی و بین المللیست ، که بر همگان پوشیده نیست.
شاید یکی از دلایلی که امروز ملت ایران با آن دست و پنجه نرم می کنند همین تأیید صلاحیت افراد فاقد صلاحیت برای پست ریاست جمهوری در یکی دو دوره قبل انتخابات توسط  شخص آقای جنتی میباشد که بواسطه شعارها و بولوف های توخالی برخی کاندیداها از ساده زیستی، مردمی بودن و مبارزه با مفاسد اقتصادی و اشراف ستیزی و ساخت ایرانی گلستان! بود که وی را برآن  داشت صلاحیت برخی کاندیداها که شکلی از رجال بودن در آنها وجود نداشت ،تأیید شود و حتی فریب برخی اهمال کاری ها در برگزاری صحیح انتخابات ۸۸ را بخورند و نتایج انتخابات را تأیید نمایند.

در هفته ای که گذشت ، سیل عظیمی از تهمت ها ، بی اخلاقی ها و ناسزاها و تخریب ها توسط برخی از کاندیداها و ستادهای انتخابی شان به خانواده و شخص آیت الله هاشمی روا داشته شد و تنها ایشان به دو بیانیه بسنده کردند و موکداً تاکید فرمودند از تخریب رقبا توسط حامیان ایشان پرهیز شود.

برخی از کاندیداها به واسطه جبر پازل انتخابات مجبور به طرح شعارها و حرف های مشابه اند و برخی دیگر،برای جذب آراء خاص به تعریف مرز،غیریت،اختلاف و بعضا تخریب روی می آورند.از محسن رضایی که روزی به نفع هاشمی صحنه را ترک می کند و روزی از تماس تلفنی فرزندان آیت الله هاشمی با ایشان درباره کناره گیری به نفع پدرشان، دست به افشاگری میزند یا دکتر ولایتی که توسط آقای هاشمی زمام دار وزارت خارجه می شود و به بالاترین پست اجرائی در طول امر سیاسی شان واصل میگردند و امروز در جایگاه قدرشناسانه در برابر بی حرمتی ها نسبت به آیت الله هاشمی سکوت می کنند تا رئیس جمهور فعلی مان که روزی در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی فرماندار و استاندار ایشان بودند و روزی علیه وی از هیچ تهمت و دروغی دریغ نکردند.

اما جای بحث دارد آیا از شخصی که باید یکی از ارکان بی طرف در برگزاری صحیح انتخابات باشد و نظر خود را به کل جامعه تعمیم ندهد توقع این میرود که در مقابل خودروی برخی کاندیداها یا مسائل شبیه به آن اظهارنظر کند؟
اگر شخص آیت الله هاشمی که  یکی از بازماندگان هرم شکل گیری انقلاب اسلامی هستند و میخواهند امروز کارنامه خدمت خود به ایران را به همه پرسی عمومی بگذارند و در آستانه هشتاد سالگی و درآخرین صفحه حضور در جبهه خدمت به ملت ایران ، متهم به قدرت طلبی می شوند ،جزء دید حداقلی توسط شورای نگهبان هستند پس بهتر است انتخاب کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری را مثل انتخاب بازیکنان دورگه  توسط کارلوس کروش از مرزهای داخلی گذرانده و سراغ سیاست مداران و مدیران موفق دورگه یا سال ها دور از وطن مانده خارج از کشور برویم تا نظر دبیر شورای نگهبان نیز جلب شود.بنده نیز چند پیشنهاد جهت پروژه ورود سیاست مداران ایرانی خارج نشین دارم.

سیروس حبیب عضو مجلس قانون گذاری امریکا و فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد ، فیروز نادری از مدیران ارشد ناسا و کاوشگر مریخ ، فریار شیرزاد مشاور اسبق رییس جمهور امریکا و عضو شورای ملی آمریکا ،سینا تمدن قائم مقام مدیرعامل شرکت اپل ،نوژان نیکزاد از سیاست مداران جوان سوئدی،جمشید دلشاد شهردار بورلی هیلز امریکا، و در آخر راس میرکریمی از سیاست مداران سرشناس حزب دموکرات امریکا می باشند که با تحقیقات انجام شده خودروشان برای ورود به محل ثبت نام وزارت کشور بنز مدل ۱۹۹۲ نبوده و در صورت پیروزی آقای دکتر محسن رضایی در انتخابات ریاست جمهوری ، حاضر به حضور در کابینه ایشان می باشند و احیاناً کاندیداهای محترم برای ضربه زدن در دقیقه نود هم می توانند عکس های خانوادگی ممیزی خورده نامبردگان را در مناظره های زنده تلوزیونی منتشر کنند.

آری،براستی از نظر برخی ارکان به ظاهر بی طرف نظام پرونده سیاسی و بین المللی آیت الله هاشمی را باید با دید حداقلی نگریست و خودروی مثلاً بنز ایشان که قیمت یک پراید صفر امروز را هم ندارد ، نوعی اشرافیت است و از اعمال ماه رجب واجب تر است که امیرکبیر ایران و مرد بی کینه روزگار بی تقوایی ها رد صلاحیت شود.
اما کافیست کمی واقع بین باشیم و آخرتمان را به دنیای کسی نفروشیم. دید حداقلی برای کسانیست که بجای آنکه حافظ حیثیت مردم باشند کاری می کنند که ناله هنرمند تاریخی سینمای ایران به خاطر سوءاستفاده از نام و حضور بی اراده اش به آسمان میرود که خدایا مرا با آبرو بمیران. دید حداقلی برای کاندیداهاییست که برغم بزرگنمایی و داد وفریادهای گوش خراشی که می کنند، می دانند دیگر جایگاه و منزلتی در میان مردم ندارند و بازهم از هر امکانی برای نجات و ادامه دولت مضمحلشان استفاده می کنند.

براستی سوال بی جواب من و هم نسل های من که دوران پس از جنگ و کمبودها را در شیرین ترین دوران زندگی مان درک کردیم این است که عزیزانی که امروز باید در مرجع بی طرف برای احراز صلاحیت ها باشند و بیش از دو دهه در این سمت ها قرار دارند ،راه کشتی انقلاب را در کدام یک از پیچ های خطرناکش هموار کردند و جز شخصیتی منفعل در شرایط سخت چه حرکت مثبتی را به منصه ظهور در آوردند؟
آیا دید حداقلی برای کسانی نیست که دیدشان نسبت به بانوان ثبت نام کننده در انتخابات ریاست جمهوری مانند دید بی دین های بت پرست قبل از اسلام است؟؟؟


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 167
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 167
بازدید ماه : 7361
بازدید کل : 138945
تعداد مطالب : 501
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1